۴۵ مورد از مفاهیم مهم بورس اوراق بهادار
اقتصاد ایران: برای شروع کار در هر زمینهای نیاز به یادگیری یک سری مفاهیم و اصطلاحات اولیه و پایهای وجود دارد. در بورس و سرمایهگذاری در سهام، اگر شخصی این اصطلاحات و مفاهیم بورسی را فرا نگیرد ممکن است در سرمایهگذاری خود دچار اشتباه شود و یک سرمایهگذار حرفهای هرگز خود را در معرض اشتباه قرار نمیدهد. در ادامه این مطلب قصد داریم ۴۵ مورد از مفاهیم اساسی را با هم مرور کنیم.
ﺑﻪ ﮔﺰارش ﺧﺒﺮﮔﺰاری اﻗﺘﺼﺎداﯾﺮان
وبسایت بورسینس - شجاعالدین جهاندیده: برای شروع کار در هر زمینهای نیاز به یادگیری یک سری مفاهیم و اصطلاحات اولیه و پایهای وجود دارد. در بورس و سرمایهگذاری در سهام، اگر شخصی این اصطلاحات و مفاهیم بورسی را فرا نگیرد ممکن است در سرمایهگذاری خود دچار اشتباه شود و یک سرمایهگذار حرفهای هرگز خود را در معرض اشتباه قرار نمیدهد. در ادامه این مطلب قصد داریم ۴۵ مورد از مفاهیم اساسی را با هم مرور کنیم.
مفهوم اول: مفهوم بازار اولیه و ثانویه
بازار اولیه
بازار اولیه (به انگلیسی primary market) زمانی شکل میگیرد که دارایی برای بار اول مورد معامله قرار میگیرد؛ بنابراین بازاری که در آن اوراق بهادار شرکتها برای اولین بار عرضه و فروخته میشود، بازار اولیه نام دارد.
در این بازار شرکتها بهطور مستقیم سرمایه مورد نیاز خود را از طریق فروش سهام به مردم تأمین میکنند که این کار در قالب پذیرهنویسی صورت میگیرد. پذیرهنویسی از طریق بانکی که نماینده شرکت است یا سایر مؤسسات مجاز صورت میپذیرد. در این بازار فروشنده اوراق، همواره خود شرکتی است که سهامش در حال عرضه است.
بازار ثانویه
داراییهایی که ابتدا در بازار اولیه مورد معامله قرار گرفته است در بازار ثانویه مورد معامله مجدد قرار میگیرد و نماد آن در کشور ما بورس است. همانطور که اشاره شد بازار بورس بازار ثانویه محسوب میشود یعنی آن که در بورس شرکتی تأسیس نمیشود و فقط سهام شرکتهای پذیرفته شده مورد معامله قرار میگیرد.
مفهوم دوم: قیمت اسمی
قیمت اسمی همان قیمت اولیه سهم در بازار اولیه است که در بازار بورس تهران برابر ۱۰۰ تومان است.
همانطور که از عنوان آن پیداست، این فقط قیمت اسمی سهم است و بدین معناست که شرکت در روز نخست، قیمت هر سهم خود را ۱۰۰ تومان تعیین نموده است و سهامداران روز نخست برای خرید سهام این شرکت مبلغ ۱۰۰ تومان پرداخت نموده اند.
عدد ۱۰۰ تومان مبنای محاسبات زیادی در افزایش سرمایهها میباشد. معمولاً سرمایه یک شرکت در بازار بورس تهران از ضرب تعداد سهام آن در عدد ۱۰۰ تومان به دست میآید. همچنین برای تعیین تعداد سهام یک شرکت، سرمایه آن را تقسیم بر عدد ۱۰۰ تومان میکنند.
مفهوم سوم: پرتفو (portfolio) یا پرتفوی
پرتفو عبارتست از سبدی از سهم شرکتهای مختلف که با هدف کاهش ریسک سرمایه گذاری تهیه میشود.
کارشناسان اقتصادی حتی در بهترین حالتهای تحلیلی خرید تنها یک سهم (اصطلاحاً تک سهم شدن) را توصیه نمیکنند و پیشنهاد خرید چند سهم متنوع را میدهند. این کار برای آن است که ریسک سرمایه گذاری کاهش یابد.
فرض کنید صنعتی با رشد قیمت ارز شکوفا میشود (این صنعت احتمالاً در کار صادرات است) و صنعتی دیگر با رشد قیمت ارز متضرر میشود (مواد اولیه این صنعت وارد میشوند).
حال اگر در سبد ما از هر دوی این صنایع سهام خریداری شود، در حقیقت خود را نسبت به تغییرات قیمت ارز مصون کردیم و تغییرات ناشی از قیمت ارز باعث رشد یکی و کاهش دیگری میشود. به بیان دیگر با تشکیل سبد سهام، ضرر ناشی از کاهش قیمت یک یا چند سهم را با سود حاصل از افزایش قیمت سهمهای دیگر پوشش میدهیم.
مفهوم چهارم: کد معاملاتی یا کد بورسی
عبارتست از کدی ثابت که به سهامداران اختصاص داده میشود تا در هنگام خرید و فروش سهام از آن استفاده کنند. این کد متشکل از سه حرف اول نام خانوادگی افراد به همراه یک عدد ثابت است که در معاملات سهام کارکردی مشابه شماره حساب در نقل و انتقالات بانکی را دارد.
مثلاً فردی که نام خانوادگی او میرزایی است ممکن است کدی به صورت میر ۰۶۵۲۱ دریافت کند.
برای خرید و فروش سهام، دریافت کد معاملاتی الزامی است. سازمان بورس این کار را برای سهولت در امر خرید و فروش سهام انجام میدهد. یعنی یک بار مدارک شناسایی شما را میگیرد و به جای آن به شما کدی میدهد که در معاملات همواره با آن کد شناسایی میشوید.
برای دریافت این کد باید به یکی از شرکتهای کارگزاری بورس مراجعه کنید. برای یافتن آدرس و مشخصات کارگزاریهای فعال میتوانید به سایت سازمان بورس به آدرس www.seo.ir مراجعه کنید.

مفهوم پنجم: شرکت کارگزاری (stock brokerage firm)
کارگزاریها بنگاههای معاملاتی هستند که خرید و فروش سهام از طریق آنها صورت میگیرد. در این خرید و فروش آنها وکیل تام الاختیار فروشنده و خریدار هستند.
به بیان دیگر، کارگزاریها واسطه بین سهامداران و سازمان بورس محسوب میشوند. همانطور که برای انجام امور مربوط به داراییهای پولی به بانک مراجعه میکنیم، برای انجام امور مربوط به دارایی سهام خود نیاز داریم به یک شرکت کارگزاری مراجعه کنیم.
کارگزاریها طبق ضوابط سازمان بورس عمل کرده و توسط آزمون با شرایط خاص انتخاب میشوند. برای فعالیت در هر یک از زمینههای بورس اوراق بهادار، کالا و انرژی، کارگزاران نیاز به اخذ مجوز مربوطه از سازمان بورس را دارند.
کارگزاران علاوه بر خدمات معاملات سهام، خدمات دیگری همچون صندوق سرمایه گذاری، سبدگردانی، مشاوره و آموزش را به سهامداران ارائه میدهند. حدود ۱۰۷ شرکت کارگزاری بورس در ایران فعالیت میکنند که اسامی و اطلاعات تماس آنها را میتوان در سایت سازمان بورس به آدرس www.seo.ir یافت.
مفهوم ششم: نماد شرکتهای بورسی
عبارتست از کد شرکتها که برای سهولت شناسایی آنها و دسته بندی شان در بورس مورد استفاده قرار میگیرد. نماد یک شرکت به طور معمول از حرف اول گروه صنعتی آن به علاوه بخشی از نام شرکت تشکیل میشود.
برای مثال سیمان خاش که مربوط به گروه شرکتهای سیمانی است با نماد سخاش (س حرف اول سیمان + نام شرکت) شناخته میشود. در ادامه برخی از گروههای مختلف فعال در بورس و نماد شرکتها معرفی شده اند:
گروه واسطه گریهای مالی: شرکتهای سرمایه گذاری، شرکتهای چند رشتهای صنعتی و بانکها در این گروه قرار دارند. حرف اختصاری آن «و» است مانند وخارزم (شرکت سرمایه گذاری خوارزمی)، وغدیر (شرکت سرمایه گذاری غدیر)، وبصادر (بانک صادرات) و …
گروه شرکتهای سیمانی: حرف اختصاری آن «س» است. مانند سفارس (سیمان فارس و خوزستان)، ستران (سیمان تهران)، سشرق (سیمان شرق) و …
گروه فلزات: حرف اختصاری آن «ف» است. مانند فاراک (ماشین سازی اراک)، فلوله (لوله و ماشین سازی ایران)، فولاد (فولاد مبارکه اصفهان) و …
گروه شرکتهای قندی: حرف اختصاری آن «ق» است. مانند قپارس (قند پارس)، قزوین (کارخانجات قند قزوین)، قشیر (قند شیروان قوچان و بجنورد) و …
گروه صنایع شیمیایی و نفت: شرکتهای پالایشگاهی و پتروشیمی در این دسته اند. حرف اختصاری آن «ش» است. مانند شاراک (پتروشیمی اراک)، شصفها (پتروشیمی اصفهان)، شاوان (پالایش نفت لاوان) و …
گروه خودرویی: حرف اختصاری آن «خ» است. مانند خودرو (ایران خودرو)، خساپا (سایپا)، خپارس (پارس خودرو) و …
گروه صنایع غذایی به غیر از قند و شکر: حرف اختصاری آن «غ» است. مانند غبشهر (صنعتی بهشهر)، غشان (شیر پاستوریزه پگاه خراسان)، غپینو (پارس مینو) و…
گروه محصولات دارویی: حرف اختصاری آن «د» است. مانند دلر (داروسازی اکسیر)، دکیمی (کیمیدارو)، دجابر (داروسازی جابر ابن حیان) و …
لازم به ذکر است نماد برخی از شرکتهای بورسی از قاعده کلی فوق (حرف اختصاری + نام شرکت) پیروی نمیکند. مثلاً نماد «ذوب» از گروه فلزات که مربوط به شرکت ذوب آهن اصفهان است یا نماد «مداران» از گروه رایانه که مربوط به شرکت داده پردازی ایران است. نماد کلیه شرکتهای فعال در بازار بورس و فرابورس از سایت شرکت فناوری بورس تهران به آدرس www.tsetmc.com قابل مشاهده میباشد.

مفهوم هفتم: سال مالی
عبارتست از یک سال که ابتدای آن شروع فعالیت مالی و انتهای آن پایان فعالیت مالی است و ممکن است بر سال شمسی منطبق باشد.
برای محاسبه سود و زیان یک شرکت یک دوره خاص تعیین میشود که در پایان آن دوره، اعضای هیئت مدیره موظف به گزارش دهی راجع به عملکرد خود در آن دوره و ارائه پیش بینی از عملکرد آتی شرکت هستند. این دوره بر اساس موافقت اکثر سهامداران تعیین میشود.
آنچه در کشور ما و بورس ما مرسوم است قرار دادن یک سال کامل به عنوان سالی مالی است، هر چند در برخی از بورسهای جهانی مشاهده میشود که از دورههای مالی کوتاهتر از سال نیز استفاده شده است.
ایام مالی طولانیتر باعث اعمال تعدیلات بیشتر در سودهای اعلامی در ابتدای دوره توسط شرکتها میشود و در بازارهای کارا تأثیر خاصی بر روند قیمتی ندارد.
مفهوم هشتم: شاخص
اعدادی هستند که نمایانگر وضعیت بازار طی دورههای قبل و جاری میباشند. برای سرمایه گذاری در هر بازار بورسی، ابتدا باید وضعیت آن بررسی شود. برای بررسی وضعیت بازار شاخصهای مختلفی وجود دارند.
شاخص کل
عددی است که بازدهی کل بازار را نشان میدهد و تغییرات مثبت و منفی آن نشان دهنده تغییرات مثبت یا منفی کل بازار است. مثلاً برای محاسبه بازدهی بازار طی ماه گذشته میتوان درصد رشد شاخص را از ابتدا تا انتهای ماه در نظر گرفت.
رشد یا نزول شاخص کل، تابع رشد یا نزول قیمت سهام صنایع مختلف است که البته تأثیرگذاری آنها متفاوت است.
شاخص مالی
عبارتست از روند بازدهی شرکتهای سرمایه گذاری.
شاخص صنعتی
عبارتست از روند بازدهی شرکتهای غیرسرمایه گذاری یعنی شاخص کل منهای شاخص مالی.
شاخص ۵۰ شرکت فعالتر
سازمان بورس هر چند وقت یکبار (معمولاً به صورت فصلی) براساس وضعیت معامله شرکتها و نقدشوندگی آنها ۵۰ شرکت فعالتر یا برتر را اعلام میکند که این شاخص بازگوکننده روند رشد این شرکت هاست.
شاخص بازده نقدی
عبارتست از بازدهی شرکتها به جهت بازده سود خالص.
شاخص بازده نقدی و قیمت
عبارتست از بازدهی شرکتها به جهت بازده سود خالص و قیمت.

مفهوم نهم: سود پیش بینی شده (eps)
عبارتست از سود عایدی شرکت به ازای هر سهم که توسط شرکت پیش بینی میشود.
در ابتدای سال مالی، هر شرکت سود تخمینی خود را براساس نظر هیئت مدیره شرکت تخمین میزند و به سهامداران اعلام میکند. معمولاً این اعلام سود با محافظه کاری صورت میگیرد. سود پیش بینی شده در قیمت سهم تأثیر مستقیم دارد.
برای به دست آوردن eps باید سود خالص شرکت (پس از کسر مالیات) را بر تعداد سهام شرکت تقسیم نمود. عدد eps را میتوان در صورت سود و زیان شرکتها با عنوان «سود هر سهم پس از کسر مالیات» پیدا کرد.
مفهوم دهم: تعدیل سود
تغییرات سود پیش بینی شده (eps) شرکتها طی سال مالی را تعدیل میگویند.
پس از آن که سال مالی شروع شد، بسته به روند عملکردی شرکت، هیئت مدیره تخمینی که از مقدار eps ارائه داده بودند رابه رقمی واقعی نزدیکتر میکنند یا اصطلاحاً آن را تعدیل میکنند.
تعدیل به دو صورت میباشد. تعدیل مثبت که به افزایش eps منجر میشود و تعدیل منفی که به کاهش eps میانجامد. تعدیل مثبت و منفی بر روی قیمت معاملاتی سهم نیز تاثیر مثبت و منفی میگذارد.

مفهوم یازدهم: بسته شدن نماد
هر گونه تغییر، اعم از تغییر در اصول اساسی شرکت به مانند تغییر محل، تعدیل eps، افزایش سرمایه و تعیین اعضای هیئت مدیره و …تنها در صورتی امکان پذیر است که نماد معاملاتی شرکت بسته شود.
یعنی معاملات سهام شرکت تا زمان تصمیم گیری در خصوص موارد فوق تعطیل خواهد شد و نماد شرکت در تابلوی بورس به وضعیت متوقف در خواهد آمد.
لازم به ذکر است، بعد از تصمیم گیری در خصوص موارد فوق و با اجازه سازمان بورس، سهام شرکت مورد نظر با قیمت جدید وارد تابلو خواهد شد یا اصطلاحاً نماد بازگشایی میشود و در اولین روز باز شدن، سهام از قانون حجم مبنا پیروی نکرده و مانند روزهای دیگر سقف و کف قیمتی مجاز نخواهد داشت.
مفهوم دوازدهم: مجمع سالیانه
مجمع سالیانه، گردهمایی سهامداران و اعضای هیئت مدیره شرکتها برای ارائه وضعیت عملکرد شرکت و تعیین سود است که مطابق قانون سازمان بورس باید حداکثر چهار ماه بعد از پایان سال مالی شرکتها تشکیل شود.
در مجمع سالیانه که به آن مجمع عادی هم گفته میشود هیئت مدیره گزارش خود را به سهامداران ارائه میکند و در مورد میزان سود تقسیمی بین سهامداران تصمیم گیری انجام میشود.
یکی از مسائلی که در مجمع در مورد آن تصمیم گرفته میشود، تعیین روزنامه رسمی شرکت است. شرکت موظف میشود کلیه اخباری که سهامداران لازم است از آن مطلع شوند از قبیل تاریخ برگزاری مجمع، افزایش سرمایه، زمان پرداخت سود و … را در روزنامه رسمی درج کنند.

مفهوم سیزدهم: سود تقسیمی (dps)
عبارتست از سود پس از کسر مالیات به ازاء هر سهم که توسط شرکتها به سهامداران پرداخت میگردد.
معمولاً به علت بلاتکلیف بودن برخی طلبها و بدهی ها، وجود برخی حسابهای مشکوک در شرکت یا وجود برنامههای توسعه ای، همه سود حاصله (eps) را بین سهامداران تقسیم نمیکنند و مقداری از آن را به صورت اندوخته در شرکت باقی میگذارند که در سالهای بعد در مورد آن تصمیم گیری به عمل میآید.
در اغلب موارد dps کوچکتر از آخرین eps شرکت میباشد. در بعضی موارد خاص نیز dps بیشتر از eps است که این مبلغ اضافی معمولا” از محل سود انباشته سالهای قبل تامین میشود.
رقم اختلاف بین dps و آخرین eps به صورت اندوخته در شرکت باقی میماند که میتواند از نوع اندوخته قانونی یا عادی باشد. اندوخته قانونی سهمی از سود است که طبق قانون بورس باید در شرکت باقی بماند.
طبق قانون بورس اوراق بهادار شرکتها موظفند هر دوره ۵ درصد از سود خود را اندوخته کنند تا زمانی که جمع مبالغ اندوخته به ۱۰ درصد سرمایه شرکت برسد که پس از آن نیازی به انباشته کردن سود نیست.
چون شرکتهای بورسی دائماً در حال توسعه و افزایش سرمایه هستند، این باعث میشود هیچگاه اندوخته قانونی به حداکثر مقدار خود نرسد. اندوخته عادی، مقداری از سود است که بر اساس نظر هیئت مدیره در شرکت انباشته میشود و هیئت مدیره باید علت و طرح توجیهی خود در این خصوص را به سهامداران اعلام کند.
طبق ماده ۹۰ اصلاحیه قانون تجارت، شرکتهای بورسی موظفند حداقل ۱۰ درصد سود خالص (eps) را بین سهامداران تقسیم کنند. همچنین براساس قانون تجارت در صورت تصویب در مجمع عمومی عادی سالانه، سود تقسیمی مصوب باید حداکثر ظرف ۸ ماه از تاریخ تصویب به سهامداران پرداخت شود. البته سود تقسیمی تنها به سهامدارانی پرداخت میشود که درتاریخ برگزاری مجمع مالک آن میزان سهم باشند.
مفهوم چهاردهم: مجمع فوق العاده
گردهمایی سهامداران و هیئت مدیره شرکتها که برای تغییرات اساسی در اساسنامه شرکت مانند تغییر سال مالی، تغییر محل شرکت یا تصویب طرح توجیهی افزایش سرمایه تشکیل میشود را مجمع فوق العاده گویند.
هر مجمعی به غیر از مجمع عادی سالیانه، فوق العاده نام دارد که شرکتها در مواقعی خاص، ملزم به تشکیل مجمع فوق العاده هستند. یکی از این موارد تغییرات در هیئت مدیره است که هر زمان لازم شد، سهامداران شرکت باید در محل مقرر حاضر شوند و برای انتخاب هیئت مدیره جدید رأی گیری انجام شود.
مورد دیگر از فعالیتهای مجمع فوق العاده، تصویب افزایش سرمایه است که هیئت مدیره باید طرح توجیهی خود در این رابطه را قرائت کند و در صورت تصویب سهامداران، افزایش سرمایه اجرا میشود.

مفهوم پانزدهم: افزایش سرمایه
شرکتها به منظور تأمین منابع موردنیاز برای اجرای طرحهای توسعهای و رشد سرمایهگذاریها، تأمین سرمایه در گردش، اصلاح ساختار سرمایه و … اقدام به افزایش سرمایه میکنند.
شرکتها قبل از افزایش سرمایه، ابتدا معمولا مدارک و مستندات افزایش سرمایه را روی سامانه کدال ارسال میکنند. همچنین چند روز قبل از بسته شدن نماد و برگزاری مجمع عمومی فوق العاده افزایش سرمایه، آگهی برگزاری مجمع روی سایت کدال قرار میگیرد.
افزایش سرمایه به سه روش انجام میشود:
در روش اول، افزایش سرمایه و سهام از محل اندوختههای شرکت انجام میشود که در آن نیازی به پرداخت وجه از سوی سهامداران نیست.
در روش دوم، شرکت سهام جدید ناشی از افزایش سرمایه را به ازای دریافت ۱۰۰۰ ریال برای هر حق تقدم (به قیمت اسمی سهم) به سهامداران میفروشد. به بیان دیگر شرکت به منظور افزایش سرمایه ابتدا به سهامداران خود این حق را میدهد تا افزایش سرمایه دهند و این حق را به صورت برگههایی با نام حقتقدم به سهامداران خود اعلام میکند.
در روش سوم با سلب حق تقدم سهامداران، سهام جدید ناشی از افزایش سرمایه به قیمت بازار مورد پذیرهنویسی کلیه متقاضیان قرار میگیرد. در این روش منافع سهامدار قدیمی از مابه التفاوت قیمت اسمی و قیمت بازار تأمین میشود.
لازم به ذکر است، افزایش سرمایه به سهامداری تعلق میگیرد که در تاریخ اجرای مصوبه مجمع عمومی فوقالعاده شرکت مبنی بر افزایش سرمایه، مالک سهام شرکت باشد.
مفهوم شانزدهم: دامنه نوسان قیمت سهم
برای جلوگیری از نوسانات شدید قیمت سهمها و تلاطم بازار، سازمان بورس اوراق بهادار تهران حداکثر میزان نوسان قیمت سهم را به مثبت و منفی ۵ درصد محدود کرده است.
این به آن معنی است که قیمت یک سهم نسبت به قیمت پایانی روز قبل حداکثر میتواند ۵ درصد افزایش یا کاهش یابد. برای مثال اگر قیمت پایانی سهم در روز قبل ۲۰۰ تومان باشد، پس از بازگشایی بازار در روز بعد قیمت سهم حداکثر میتواند به ۲۱۰ تومان افزایش یا به ۱۹۰ تومان کاهش پیدا کند.
دامنه نوسان در فرابورس نیز مثبت و منفی ۵ درصد است. در مورد حق تقدم سهم ها، دامنه نوسان دو برابر مقدار نوسان سهمها یعنی مثبت و منفی ۱۰ درصد است.
در زمان عرضه اولیه سهام و روز بازگشایی نماد معاملاتی مطابق شرایطی که در دستورالعمل معاملات ذکر شده است، سهام بدون محدودیت در مقدار نوسان قابل معامله خواهد بود.
سهام شرکتهایی که در بازار معاملات توافقی پایه فرابورس عرضه میشوند، دارای محدودیت نوسان قیمتی نیستند. در سایت شرکت مدیریت فناوری بورس تهران راجع به سهام این شرکتها اینگونه توضیح داده شده است: «سهام این شرکتها جزء سهام شرکتهای پذیرفته شده در فرابورس ایران نبوده و صرفا معاملات آن بر اساس مفاد بند ب ماده ۹۹ قانون برنامه پنج ساله پنجم توسعه جمهوری اسلامی ایران در این بازار انجام میپذیرد.
همچنین بر اساس تبصره ۱ ماده ۱۱ دستورالعمل اجرایی نحوه انجام معاملات اوراق بهادار در بازار پایه فرابورس ایران، خریدار و فروشنده با علم و آگاهی نسبت به وضعیت مالی شرکت بر اساس اطلاعات منتشره موجود اقدام به خرید و فروش مینمایند».

مفهوم هفدهم: صف خرید و صف فروش
عرضه (فروشنده) و تقاضا (خریدار)، طرفین اصلی برای انجام معامله بر سر یک کالا یا خدمت به شمار میآیند. در فرآیند معامله در بازار بورس اوراق بهادار نیز همانند سایر بازارها، طرف عرضه همان فروشندگان هستند که تمایل دارند سهام خود را بفروش برسانند و طرف تقاضا نیز خریداران یک سهم هستند که تمایل دارند آن سهم را بخرند.
در شرایط عادی و در زمان فعالیت بازار (۹ الی ۱۲:۳۰)، همواره تعدادی خریدار و تعدادی فروشنده در حال داد و ستد و انجام معامله هستند که اطلاعات (تعداد و حجم) مربوط به ۳ قیمت نخست هر بخش (خرید و فروش) در تابلو معاملات قابل مشاهده است. اما گاهی ممکن است معاملات یک سهام از شرایط عادی خارج شود، مثلاً عرضه کنندگانی باشند و خریدارانی وجود نداشته باشد یا بالعکس.
زمانی ممکن است به دلایل مختلف سهام یک شرکت ارزندهتر شود و تقاضا برای یک سهم بالا برود، در این هنگام عرضه کنندگان به منظور افزایش قیمت آن سهم، از فروش خودداری میکنند و صفی از خریداران تشکیل میشود بدون آنکه فروشندهای حاضر به فروش شود. چنین حالتی را صف خرید آن سهم گویند.
از دیگر سو و در شرایطی متفاوت ممکن است عکس موارد ذکر شده رخ دهد، به این معنی که به دلایل مختلف نظیر انتشار اخبار منفی، تعدیل منفی یا زیانده بودن یک شرکت، عرضه سهام آن شرکت با افزایش مواجه شود.
در این صورت متقاضیان خرید آن سهم برای کاهش قیمت بیشتر، از خرید خودداری مینمایند. در این شرایط در طرف عرضه صفی از فروشندگان ایجاد میشود و در طرف تقاضا، خریداری تمایل ندارد تا آن سهم را خریداری کند. چنین حالتی را صف فروش برای سهم مورد نظر گویند.
مفهوم هجدهم: نسبت پی بهای (p/e)
این نسبت بیان کننده نسبت قیمت (price) یک سهم به پیشبینی سود سهام (eps) آن است. به لحاظ تئوریک، پی بهای یک سهم به ما میگوید که سرمایه گذاران حاضرند به ازای دریافت هر ریال سود یک شرکت، چند ریال برای خرید آن بپردازند.
نسبت پی به ای، با سود با حداقل ریسک (شامل سود بانکی و سود اوراق مشارکت) مورد مقایسه قرار میگیرد و ملاکی از دوره بازگشت سرمایه است.
بطور مثال سود بانکی ۲۰%، به این معناست که دوره بازگشت سرمایهگذاری در بانک ۵ سال است. یعنی سرمایهگذار بعد از گذشت ۵ سال، با سودهای بهدست آمده، سودی برابر با اصل سرمایه خود کسب کرده است.
از نسبت پی بهای برای ارزشگذاری سهام استفاده میشود. با فرض آن که سود بانکی ۲۰ درصد باشد، پی بهای مورد انتظار بازار میتواند ۵ باشد. اگر سود بانکی و سود بدون ریسک کاهش یابد در طرف مقابل پی بهای بازار رشد خواهد کرد چرا که انتظار زمان بازگشت سرمایه بیشتر میشود.
به این صورت چنانچه شرکتی سود سهام (eps) خود را ۱۰۰ تومان اعلام کند، با فرض پی بهای برابر ۵، قیمت تعادلی این سهم برابراست با ۵۰۰ تومان.
یکی از رایجترین اشتباهاتی که سرمایه گذاران مبتدی انجام میدهند خرید سهام صرفا” بر مبنای نسبت پی بهای است. پی بهای بالا ممکن است به معنی بیش نمایی ارزش سهم باشد و هیچ تضمینی وجود ندارد که بعدا” به سرعت پایین نیاید.
از طرفی پی بهای پایین لزوما” به این معنی نیست که ارزش یک شرکت کم نمایی شده، بلکه به معنای آن است که بازار معتقد است شرکت در آیندهی نزدیک با مشکل روبرو خواهد شد. عامل مهمتر که باید در خرید سهم مورد توجه قرار بگیرد، روند تغییرات پی بهای و توانایی شرکت برای افزایش سوددهی در طول زمان است.

مفهوم نوزدهم: صورتهای مالی
صورتهای مالی عبارتست از «بازنمایی اطلاعات خلاصه و طبقهبندی شده درباره وضعیت مالی، عملکرد مالی و انعطاف پذیری مالی واحد تجاری، به گونهای که برای طیف گستردهای از ذینفعان در اتخاذ تصمیمات اقتصادی سودمند واقع شود».
به بیان دیگر، صورتهای مالی گزارشهایی خلاصه و استاندارد هستند که براساس آنها میتوان راجع به وضعیت مالی یک شرکت (سوددهی، زیان دهی، میزان گردش نقدینگی و …) قضاوت نمود.
سه صورت مالی اساسی و مهم عبارتند از ترازنامه، صورت سود و زیان و صورت جریان وجوه نقد.
ترازنامه «گزارشی است که در آن وضعیت مالی یک بنگاه اقتصادی در یک زمان مشخص ترسیم میشود و براساس آن میتوان به سطح و ترکیب دارییها و بدهیهای شرکت دست پیدا نمود و از تفاضل این دو، حقوق صاحبان سرمایه حاصل میشود».
صورت سود و زیان «گزارشی است که در آن ترکیب عناصر درآمدی و هزینهای که در طی یک دوره مالی حاصل شده و همچنین سهم دولت از عملیات واحد تجاری (مالیات) را به نمایش میگذارد».
صورت جریان وجوه نقد «بیانگر چگونگی ارتباط بین سودآوری واحد تجاری و توان آن واحد، جهت ایجاد وجه نقد و در نتیجه مشخص کننده کیفیت سود تحصیل شده توسط واحد تجاری است». به تعبیری دیگر صورت جریان وجوه نقد به بررسی تغییرات وجوه نقد یک شرکت در فاصله زمانی بین دو صورت مالی میپردازد.
شرکتهای بورسی موظفند در پایان سال مالی و همچنین در پایان بازههای سه ماهه، شش ماهه و نه ماهه، صورتهای مالی خود را که مطابق استانداردهای حسابداری پذیرفته شده توسط سازمان بورس، تهیه شده اند در سایت سامانه جامع اطلاع رسانی ناشران سازمان بورس اوراق بهادار (کدال) به آدرس www.codal.ir منتشر کنند.
این صورتهای مالی پس از آن که توسط موسسات حسابرسی رسمی مورد تایید قرار گرفت با عنوان «حسابرسی شده» مجدداً در سایت کدال قرار میگیرند و برای عموم افراد قابل استفاده خواهند بود. براساس صورتهای مالی یک شرکت، میتوان نسبتهای مالی مهم را محاسبه نمود و در مورد عملکرد مالی یک شرکت تصمیم گیری کرد. تجزیه و تحلیل صورتهای مالی مبنای تحلیل بنیادی در بازار سرمایه را تشکیل میدهد.
از این رو، آشنایی با نحوه مطالعه و تفسیر صورتهای مالی برای افرادی که قصد دارند از روش تحلیل بنیادی برای خرید سهام شرکتهای بورسی استفاده کنند، ضروری است.
مفهوم بیستم: تحلیل بنیادی (fundamental analysis)
تحلیل بنیادی یا فاندامنتال رویکردی برای پیش بینی وضعیت آتی بازارهای مالی بر اساس اخبار و اطلاعات دریافتی از اقتصاد ملی و جهانی، صنعت و صورتهای مالی شرکتها است.
افرادی که از رویکرد بنیادی در تحلیل سهام شرکتها استفاده میکنند به دنبال آن هستند تا ارزش واقعی (ذاتی) سهم را براساس عوامل مختلف تعیین کنند. در تحلیل بنیادی، عوامل مختلفی که بر قیمت سهام شرکتها تاثیر میگذارد مورد تحلیل و ارزیابی قرار میگیرد.
از جمله این که آیا شرایط کلی برای بازار سهام مناسب است یا نه؟ نرخ تورم تولیدکننده و مصرف کننده در چه وضعیتی است؟ نرخهای بهره بانکی در حال افزایش هستند یا کاهش؟ تقاضای داخلی و جهانی برای کالاهای تولیدی شرکت در چه وضعیتی است؟ قیمت جهانی نفت، اونس طلا، فلزات و… به چه صورت در حال تغییر است؟ آیا چشم انداز صنعتی که شرکت در آن حوزه فعالیت میکند مثبت و رو به رشد است یا خیر؟ عملکرد مالی شرکت از نظر نسبتهای مالی مهم مانند نسبتهای سودآوری، نقدینگی، فعالیت و اهرمی چگونه است؟
برای آن که بتوان تحلیل بنیادی صحیحی داشت، نیاز است فرد تحلیلگر شناخت مناسبی از بازار، اقتصاد خرد و کلان، مدیریت مالی، سیاست و صنایع مورد بررسی داشته باشد. به طور معمول افرادی که با دیدگاه سرمایه گذاری بلندمدت و سهامداری در بازار سرمایه فعالیت دارند، بیشتر از تحلیل بنیادی استفاده میکنند.

مفهوم بیست و یکم: تحلیل تکنیکال (technical analysis)
تحلیل تکنیکال رویکردی برای پیش بینی وضعیت آتی بازارهای مالی مبتنی بر مطالعه وضعیت گذشته بازار است.
تحلیل تکنیکال بر چهار فرض اساسی بنیان نهاده شده است. اول این که هر آنچه که در مورد اوراق یا کالای مورد معامله (سهام، ارز، سکه طلا و …) حائز اهمیت میباشد، در قیمت آن گنجانده شده است و نیازی به بررسی اخبار و وقایع مربوط به آن نیست.
دوم این که تغییرات قیمت اوراق یا کالای مورد معامله تصادفی نیست، بلکه از روندهای مشخصی پیروی میکند که با شناسایی آن روندها، میتوان قیمت آتی را پیش بینی نمود.
سوم این که در بررسی قیمت اوراق یا کالای مورد معامله، «چگونگی» از «چرایی» بیشتر اهمیت دارد. در تحلیل تکنیکال به جای این که به دنبال آن باشیم بفهمیم چرا قیمت تغییر کرد، میخواهیم بدانیم چگونه تغییر میکند.
چهارم این که تاریخ خودش را تکرار میکند، یعنی روانشناسی جمعی سرمایه گذاران در دورههای مختلف، یکسان است بنابراین نوسانات آینده بازار شبیه نوسانات گذشته است.
در تحلیل تکنیکال از مجموعهای از روشهای ریاضی و هندسی استفاده میشود تا براساس نمودار تغییرات قیمتی اوراق یا کالای مورد معامله، قیمت آن در آینده تخمین زده شود. به دلیل آن که تحلیلگران تکنیکال با نمودار (چارت) سر و کار دارند، به آنها چارتیست نیز گفته میشود.
عموماً افرادی از تحلیل تکنیکال استفاده میکنند که با دیدگاه سرمایهگذاری کوتاهمدت و میانمدت و با هدف کسب سود از نوسانات قیمتی در بازار به فعالیت میپردازند.
مفهوم بیست و دوم: صندوقهای سرمایه گذاری مشترک (mututal funds)
افراد به دو طریق میتوانند در بازار سرمایه، سرمایه گذاری نمایند. روش اول، روش مستقیم است که شخص خود راسا اقدام به خرید و فروش اوراق بهادار میکند.
روش دوم، روش غیرمستقیم است که بین سرمایه گذار و سرمایه پذیر یک موسسه مالی به عنوان واسطه عمل میکند. صندوقهای سرمایه گذاری مشترک نمونهای از این موسسات مالی واسطه هستند.
صندوق سرمایهگذاری مشترک نهادی است که منابع مالی مورد نیاز برای سرمایه گذاری را از مردم جمع آوری کرده و در سبد متنوعی از اوراق بهادار سرمایه گذاری میکند.
در معاملاتی که در صندوقهای سرمایهگذاری اتفاق میافتد به مبنای حجم خرید و فروش، واحد یا unit گفته میشود. افرادی که علاقمند به سرمایه گذاری در صندوقها هستند میتوانند با مراجعه به صندوقها و تکمیل فرمهای مربوطه، اقدام به خرید واحدهای صندوق نمایند.
رایجترین انواع صندوقهای سرمایه گذاری مشترک عبارتند از صندوق سرمایهگذاری در سهام، صندوق سرمایه گذاری در اوراق بهادار با درآمد ثابت و صندوق سرمایه گذاری مختلط.
صندوق سرمایه گذاری در سهام، صندوقی است که بخش عمده منابع خویش را به سرمایه گذاری در سهام و حق تقدم سهام اختصاص میدهد.
صندوق سرمایه گذاری در اوراق بهادار با درآمد ثابت، صندوقی است که بخش عمده منابع خود را به سرمایه گذاری در سهام و یا اوراق بهادار با درآمد ثابت اختصاص میدهد و معمولاً دارای حداقل سود تضمینی است.
صندوق سرمایه گذاری مختلط صندوقی است که منابع خویش را به سرمایه گذاری در سهام و یا اوراق بهادار با درآمد ثابت و اوراق مشارکت اختصاص میدهد و در واقع ترکیبی از دو صندوق فوق است.

مفهوم بیست و سوم: بورس کالا و انواع قراردادهای آن
بورس کالا یک بازار سازمان یافته برای انجام معامله کالاهای مشخص با استفاده از روشهای معین است. معامله محصولات کشاورزی، فلزات و موادمعدنی (کانیهای فلزی)، محصولات شیمیایی و پتروشیمی و معاملات سکه آتی از جمله مواردی است که در بورس کالای ایران صورت میپذیرد.
در بورس کالا نیز همچون بورس اوراق بهادار دو طرف عرضه (فروشندگان) و تقاضا (خریداران) وجود دارد که به مبادله کالایی خود در قالب یکی از انواع قراردادهای این بورس میپردازند و کالاهای فرآوری نشده و خام از قبیل گندم، پنبه، انواع فلزات، مواد مورد نیاز پتروشیمی و … در این بورس خرید و فروش میشود.
انواع قراردادهای بورس کالا شامل نقد، نسیه، سلف و آتی است.
قرارداد نقدی قراردادی است که براساس آن پرداخت بهای کالای مورد معامله و تحویل آن در هنگام معامله و براساس دستورالعمل تسویه و پایاپای انجام میشود.
قرارداد نسیه قراردادی است که براساس آن کالا در هنگام معامله تحویل و بهای آن در تاریخ سررسید و براساس دستورالعمل تسویه و پایاپای آن پرداخت میشود.
قرارداد سلف قراردادی است که براساس آن، کالا با قیمت معین در زمانی مشخص در آینده تحویل گردیده و بهای آن در هنگام معامله و براساس دستورالعمل تسویه و پایاپای پرداخت میشود.
قرارداد آتی قراردادی است که فروشنده براساس آن متعهد میشود در سررسید معین، مقدار معینی از کالای مشخص را به قیمتی که الان تعیین میکنند بفروشد و در مقابل طرف دیگر قرارداد متعهد میشود آن کالا را با آن مشخصات خریداری کند و برای جلوگیری از امتناع طرفین از انجام قرارداد، طرفین به صورت شرط ضمن عقد متعهد میشوند مبلغی را به عنوان وجه تضمین نزد اتاق پایاپای بگذارند.
طرفین همچنین متعهد میشوند متناسب با تغییرات قیمت آتی، وجه تضمین را تعدیل کنند و اتاق پایاپای از طرف آنان وکالت دارد، متناسب با تغییرات، بخشی از وجه تضمین هر یک از طرفین را به عنوان اباحه تصرف در اختیار دیگری قرار دهد و او حق استفاده از آن را خواهد داشت تا در سررسید با هم تسویه کنند.
مفهوم بیست و چهارم: ضریب بتا
ضریبی است که وابستگی بین یک سهم و بازار را نشان میدهد.
تعریف دقیق ضریب بتا عبارتست از ریسک سیستماتیک یک سرمایهگذاری یا مجموعهای از داراییهای مالی، نسبت به ریسک پرتفوی بازار. در واقع ضریب بتا یک ضریب همبستگی است، که نشانگر نوسان قیمتی سهم، در مقایسه با بازار کلی فعال در آن، میباشد.
با محاسبه ضریب بتا میتوان به این پرسش پاسخ داد که آیا تغییرات بازار بر روی سهام شرکت مورد نظر تاثیر میگذارد یا خیر؟ و اگر بلی، میزان و شدت این تاثیر چگونه است؟
ضریب بتا نسبت به مقدار ۱ سنجیده میشود، بدین معنا که ضریب بتای یک، بزرگتر از یک و کوچکتر از یک، به ترتیب نشاندهنده هم شدت بودن، شدیدتر بودن و ملایمتر بودن نرخ بازده شرکت مورد نظر، با بازده شاخص کل میباشند. ضریب بتای صفر نیز نشاندهنده بیتفاوتی و استقلال تغییرات بازده شرکت مورد نظر، نسبت به بازده شاخص کل میباشد.
سهمهای با بتای بالا ریسکی ترند، اما پتانسیل بالاتری برای بازدهی دارند و سهمهای با بتای پایین ریسک کمتر و بالطبع بازدهی کمتری هم خواهند داشت.
در فرمول بتا، بازدهی هر سهم و بازدهی بازار با هم سنجیده میشود. برای بازدهی سهم از نوسان روزانه قیمت و برای بازدهی بازار از درصد تغییر روزانه شاخص کل استفاده میشود.

مفهوم بیست و پنجم: اهرم مالی (leverage)
اهرم در علم مدیریت مالی به معنای روشی برای تکثیر کردن سود یا زیان است. به عبارت دقیقتر اهرم به معنی قرض کردن پول به منظور چندبرابر کردن درآمد حاصل از دادوستد است.
مثلاً فرض کنید ۱۰ سکه دارید و با آن معاملهای میکنید که یک سکه سود خالص برای شما به ارمغان میآورد. سپس به یک کارگزار رجوع کرده و ۹۰ سکه از او قرض میگیرید.
اینبار معامله مشابهی انجام میدهید، اما اینبار ۱۰۰ سکه وارد معامله میکنید و از این طریق ۱۱۰ سکه بهدست میآورید. سپس ۹۰ سکهای که قرض کرده بودید را به کارگزار پس میدهید، ۱۰ سکه اولیهتان را هم به جیب بازگردانده و ۱۰ سکه سود خالص در دست خواهید داشت. با این روش برای خود یک اهرم مالی ایجاد کردهاید.
روشهای معمول کسب اهرم، قرض گرفتن پول، خریدن دارایی ثابت و استفاده از ابزار مشتقه است.
یک شرکت تجاری به اشکال مختلف (مثلاً در قالب فروش سهام)، برای موجودی اش اهرم میسازد. شرکتهایی که نسبت بدهیها در آنها نسبت به داراییها عدد بزرگتری است، نسبت بدهی بزرگتری دارند و اصطلاحاً اهرمیتر هستند. از دیدگاه سرمایه گذاران هر چه یک شرکت اهرمیتر باشد، پرریسکتر محسوب میشود.
مفهوم بیست و ششم: ارزش خالص داراییها (nav)
ارزش خالص داراییها یا nav یک شرکت سرمایهگذاری با ویژگیهای یک صندوق سرمایهگذاری مشترک (unit trust)، حاصل تفاوت کل داراییها منهای کل بدهیهای آن است. در ارزشیابی شرکتها، nav را از طریق تفاوت ارزش دفتری داراییها و بدهیها محاسبه میکنند و در صندوقهای سرمایهگذاری مشترک، nav را از طریق کسر بدهی صندوق از ارزش روز کل پرتفوی به دست میآورند.
خالص ارزش دارایی
توجه تحلیلگران مالی غالباً به محاسبه نوع دوم nav است، زیرا از این طریق سهام شرکت مربوطه قیمتگذاری میگردد.
به عنوان مثال اگر ارزش بازار سرمایهگذاریها و سایر داراییهای یک شرکت سرمایهگذاری ۲۰۰۰ میلیارد ریال قیمت داشته باشد و بدهیهای آن ۱۲۰۰ میلیارد ریال باشد، در این تاریخ nav