وی ادامه داد: البته بازدهی های مذکور کارنامه خوبی نیست اما یک القای ناصحیح از سوی تحلیل های تکنیکال وجود دارد که میگوید شاخص کل به سختی میتواند از مقاومت یک میلیون و ۶۰۰ هزار واحد عبور کند. در صورتی که این شاخص، شاخصی است که مدیریت می شود. چگونه می شود شاخص هموزن ظرف دو ماه ۲۵ درصد بازدهی داشته باشد اما شرکت های پروزن، به صورت مداوم برعکس حرکت عمومی شاخص حرکت کنند؟ بنابراین نمیتوان شاخص را ملاک قرار داد.
این تحلیلگر بازار سرمایه با بیان اینکه در فضای تکنیکال همه به این نتیجه رسیده اند که رسیدن به شاخص یک میلیون و ۶۰۰ هزار واحدی ممکن نیست، اظهار کرد: این موضوع مطرح می شود غافل از انکه اثار تصمیمات و متغیرهای اثرگذار بر وضعیت عملکرد سود و زیان شرکت ها لزوما تطبیق اساسی با قیمت سهام ندارند. تحلیلگران تکنیکال حکم میکنند که یک میلیون و ۶۰۰ هزار واحد نقطه مقاومت است درحالی که سایر بازارهای مالی با انتظارات تورمی صد در صد اینده را رو به افزایش میبیند.
آقابزرگی ادامه داد: این افزایش نه صرفا به دلیل افزایش قیمت کالاهای اساسی یا افزایش قیمت دلار بلکه ناشی از انتظارات تورمی است. اما بورس به دلیل مدیریت ها و یا دستکاری هایی که روی شاخص می شود با فرسایش رو به رو است. اما من مطمئن هستم در ۶ ماه دوم سال، شاخص کل بالای دو میلیون واحد خواهد بود.