ﺑﻪ ﮔﺰارش ﺧﺒﺮﮔﺰاری اﻗﺘﺼﺎداﯾﺮان
به این فکر کنید که اگر این تغییر را در زندگیتان ایجاد کنید، بدترین اتفاق ممکن چه خواهد بود. البته منظور این نیست که بنشینید و شب و روز به تمام سناریوهای بدی که ممکن است اتفاق بیفتد فکر کنید. بهترین کار این است که به مشکلات احتمالی که در نتیجهٔ این تغییر ممکن است با آنها روبهرو شوید فکر کنید و برای آنها راهحلی بیابید.
در این زمینه بخوانید؛
۱۰ عادت سمی که باید از زندگی روزانه تان حذف کنید
با آدمای بدقول اینجوری رفتار کنید
۲۵ راهکار برای افزایش هورمون عشق و آرامش در بدن
بهعنوانمثال اگر به فلان شهر رفتیم و فهمیدیم با آبوهوای آنجا سازگاری نداریم چه؟ بسیار خوب، اگر شک داریم چرا خانه بخریم؟ فعلا اجاره میکنیم تا ببینیم با آنجا سازگار میشویم یا نه. اگر جایی که برای زندگی انتخاب کردهایم، بیشتر روزها ابری و ملالانگیز بود چه؟ میتوانیم در خانه یا محل کارمان از لامپهای جایگزین نور خورشید استفاده کنیم. با فکرکردن به مشکلات احتمالی که ممکن است با آنها روبهرو شوید، احتمالا میتوانید به راهحلهایی برای جلوگیری از وقوعشان دست پیدا کنید یا اگر اتفاق افتادند، آنها را حل کنید.
گاهی اوقات این پرسش همان محرکی است که برای روبهرو شدن با تغییر به آن نیاز داریم. خیلی ساده است: اگر از وضعیت موجود ناراضی هستید و احتمالا هر کاری هم بکنید شرایط تغییری نخواهد کرد، یک انتخاب بیشتر ندارید. یاد بگیرید چیزی را که دارید، دوست داشته باشید یا اینکه شرایط جدیدی را بهوجود آورید. اگر نمیتوانید تحمل کنید، پس بهتر است به تغییر فکر کنید؛ درغیراینصورت همیشه در افسردگی بهسر خواهید برد.
مشخص است که پاسخ آن منفی است. این یعنی اگر آینده مبهم و ترسناک بهنظر میرسد، برای همه همینطور است. خواه این تغییر را ایجاد کنید یا نکنید؛ دانستن اینکه در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد ممکن نیست. بنابراین اگر واقعا امتحانکردن چیزی جدید را ضروری میبینید این کار را انجام دهید.
واضح است که اینطور نیست. این چیزی است که هنگام تصمیمگیری برای تغییر، باید به یاد داشته باشید. طبیعت انسان به گونهای است که باور دارد هر چیزی که در زندگی به آن خو گرفته است، همیشه تا ابد همانطور باقی خواهد ماند؛ اما چنین نیست. حتی اگر این تغییر را ایجاد نکنید، لزومی ندارد، همهچیز همانطور بماند. بهعنوان مثال، فرض کنیم یک فرصت ارزشمند کسبوکار را بهخاطر امنیت شغلی کنونیتان رها کنید، اما یک سال بعد قربانیِ طرح تعدیل شغلی شرکتتان شوید. شاید هم کسبوکار جدیدی را شروع کنید و بعد متوجه شوید که رئیس سابقتان از شرکت رفته است و اگر شما مانده بودید میتوانستید به جای او منصوب شوید. اما به این فکر کنید که شاید هم اینطور نمیشد! همهٔ اینها با ریسک همراه هستند و در هر صورت باید انتخاب کنید که تغییر را ایجاد کنید یا خیر.
مسلما بله. احتمال زیادی وجود دارد که تا مدتها برای زندگی که پشتسر رها کردهاید، احساس ناراحتی کنید. بااینحال حتی اگر عاشق همین زندگی فعلیتان هستید، اما تغییری که باید بدهید ضروری است، پس انجامش دهید. شاید قبل از اینکه بهطورکامل زندگی جدیدی را شروع کنید، به اندکی زمان نیاز داشته باشید تا با تغییرات جدید سازگار شوید. اصلا اشکالی ندارد، این امر طبیعی است. این ناراحتی بدان معنا نیست که تصمیمتان برای ایجاد این تغییر اشتباه بوده است.
این احساس ترس است که شما را از پیشرفت و ایجاد تغییر بازمیدارد. مسلما میتوانید همهچیز را دوباره درست کنید. اتفاقا بیشتر افراد در مقابله با مشکلات، خلاقتر و توانمندتر از چیزی هستند که به نظر میرسد. اجازه ندهید این نگرانی شما را از ایجاد تغییر بازدارد. مسلما میتوانید بهتر از آنکه فکرش را بکنید، اوضاع را تحتکنترل بگیرید.
هیچکس دوست ندارد به این موضوع فکر کند، اما این حقیقت است که هیچکدام از ما نمیدانیم چه مدت دیگر زندگی خواهیم کرد. خیلیها هستند که تصور میکنند زندگی طولانی خواهند داشت و هرگز فکر نمیکنند بهتر است همین امروز، تغییرات دلخواهشان را در زندگی ایجاد کنند. این نادرست است. هر چه به سنمان اضافهتر میشود، باید بیشتر به این فکر کنیم که میخواهیم ادامه زندگیمان را چطور بگذرانیم. شاید اینطور فکرکردن ساده نباشد، اما اگر به آن عادت کنید، هر بار که انگیزههایتان را از دست میدهید، این افکار شهامتی دوباره برای تغییر به شما خواهند بخشید.