تنظیمات
تصویر
مشخصات خبر
اندازه فونت :
چاپ خبر
شاخه : فرهنگ و هنر
لینک : econews.ir/5x3638331
شناسه : 3638331
تاریخ :
نوربالا|‌ چه کسی از جسد می‌ترسد؟ اقتصاد ایران: یکی از رزمندگان دفاع مقدس تعریف می‌کند: «یکی از دوستان در جبهه از جسد می‌ترسید و موقع جمع‌آوری پیکر شهدا عقب می‌ایستاد. یک بار خواستم سربه‌سرش بگذارم و به او گفتم: «من حالم خوب نیست، تو جسدها را بیاور بیرون.»

ﺑﻪ ﮔﺰارش ﺧﺒﺮﮔﺰاری اﻗﺘﺼﺎداﯾﺮان

به گزارش خبرنگار حوزه حماسه و مقاومت خبرگزاری فارس، نعمت‌الله پیام یکی از رزمندگان دوران دفاع مقدس، تعریف می‌کند: «سال ۱۳۶۵ وارد جهاد شدم. در قسمت پمپاژ کار می‌کردم.

آب را با فشار قوی جلوی عراقی‌ها باز می‌کردیم تا نتوانند پیشروی کنند و به این ترتیب جنازه شهدا را راحت‌تر جمع می‌کردیم. آب، جنازه‌ها را به طرف تورهایی که تعبیه کرده بودیم، می‌آورد و ما نیروهای پشتیبانی، با همکاری یکدیگر اجساد را جمع می‌کردیم.

دوستی داشتم که از بچه‌های «رابر» بود. او از جسد می‌ترسید و همیشه عقب می‌ایستاد. یک روز برای اینکه سر به سرش بگذارم، گفتم: «ببین! من امروز حالم خوب نیست، نمی‌توانم بروم جلو. تو برو جلو، من راهنمایی‌ات می‌کنم، تو جسدها را بیاور بیرون!»

یک قدم رفت عقب و گفت: «من که از بالا این همه جسد را روی آب می‌بینم، نمی‌ترسم و حالم بد نمی‌شود! تو که می‌روی یکی ـ یکی آن‌ها را جلو می‌کشی، می‌ترسی؟»

حرف او به قدری خنده‌دار بود که همه بچه‌های پشتیبانی در حالی که برای شهادت دوستانشان گریه می‌کردند، به خنده افتادند و تا مدت‌ها این حرف سر زبانشان بود. »

منبع: کتاب «خاکریز و خاطره»

پایان پیام/