پهلوی به روایت صهیونیستها| پیشبینی سقوط سلطنت در سال 55 توسط رژیم صهیونیستی/ گزینه این رژیم برای جایگزینی شاه چه بود؟
اقتصاد ایران: رژیم صهیونیستی بنا به اسناد منتشر شده در سال 1355 به این باور میرسد که رژیم طاغوت در ایران به سقوط خود نزدیک شده است. صهیونیستها با این پیشبینی برای جلوگیری از قطع منافع خود در ایران دست به اقداماتی برای جایگزینی شاه میزنند.
فارس پلاس؛ پهلوی به روایت صهیونیستها؛ «ایتای مک» حقوقدان و نویسنده صهیونیست که بنا به ادعای خود در زمینه «توقف فروش ادوات نظامی رژیم اسرائیل به رژیمهای مرتکب جنایات جنگی» فعالیت میکند، تعدادی از اسناد وزارت خارجه رژیم صهیونیستی درباره ایران پهلوی را در پایگاه خبری «لوبلاگ» منتشر کرده است. این اسناد بیش از ۱۰۰۰۰ صفحه در موضوعات مختلف سیاسی، اقتصادی، نظامی و اجتماعی است و بازه زمانی سالهای ۱۳۳۲ تا ۱۳۵۷ را شامل میشود.
در قسمت اول گزارش به این موضوع پرداخته شد که رژیم پهلوی در مقاطعی تنها تامین کننده نفت اسرائیل در جهان بود. ایران به بازار شرکتهای اسرائیلی تبدیل شده بود. همچنین گفته شد که ۲ رژیم بدون اطلاع مقامات دولتی ایران اقدام به انعقاد و اجرای توافق میکردند و میزان سرّی بودن روابط و توافقها به حدی بود که برخی اوقات، نمایندگان اسرائیلی به صورت مستقیم با شاه یا وزیر دربار پهلوی ارتباط میگرفتند.
اسرائیل با دریافت مبالغ کلان در حال نوسازی هواپیماهای ایران است
«مردخای گازیت» مدیر وقت میز خاورمیانه وزارت خارجه رژیم صهیونیستی روز ۲۳ فوریه ۱۹۶۶ (اسفند ۱۳۴۴) نوشت: «روابط ایران - اسرائیل نوعی اتحاد مخفی نانوشته است که مزیتهای متعددی در زمینه اقتصادی، امنیتی، امور خاومیانه و ضد ناصریسم (ناسیونالیسم عربی با تاسی از نام جمال عبدالناصر مصری) برای اسرائیل دارد.»
«گازیت» در ادامه نوشت: «اسرائیل در زمینه نوسازی هواپیماهای نیروی هوایی و هواپیماهای غیرنظامی ایران با دستمزدی کلان و کامل فعالیت میکند ... متخصصان اسرائیلی در بخش فارسی زبان تبلیغات ضد ناصرگرایی به کار گرفته شدهاند ... همکاری بسیار نزدیک اطلاعاتی [میان ۲ رژیم] با بهره گیری کامل از قلمرو ایران برقرار است. وابستگان نظامی به صورت روزانه با ستاد کل ایران در تماس هستند؛ همچنین خرید ایرانیها از صنایع نظامی اسرائیل (IMI) مضاف بر قراردادهای یوزی (Uzi) و سایر قراردادها در مراحل نهایی گفتگوهاست.»
«زوی دورل» سفیر اسرائیل در تهران روز ۲۹ آگوست ۱۹۶۷ نوشت: «ما همکاری دوستانه، عملی و نزدیکی بین ارتش و نهادهای امنیتی اسرائیل با همتایان ایرانی برقرار کردیم. این امر از طریق برنامهها و ماموریتهای مهم کشوری با بازدیدهای مستمر سران نیروهای مسلح و مقامات رسمی محقق میگردد.مشکلات حیاتی مختلفی برای اسرائیل طی همکاری نزدکی با ایرانیها برطرف شد.»
نویسنده مقاله لوبلاگ همچنین از روابط گسترده وابسته نظامی رژیم صهیونیستی در تهران با ارتش ایران و مذاکرات در مورد خرید محصولات ساخت اسرائیل به ارزش میلیونها دلار در زمان شاه نوشت.
در تلگرافی از سوی «مئیر عزری» سفیر اسرائیل در تهران به وزارت [جنگ] اسرائیل در سال ۱۹۷۲ آمده است که مذاکرات درباره خرید هواپیما سوخت رسان رژیم صهیونیستی از سوی رژیم شاه در حال پیشرفت است.
«مئیر عزری» سفیر رژیم صهیونیستی در تهران (۱۳۳۶ - ۱۳۵۲)
نویسنده صهیونیست مقاله در ادامه نوشت: در گزارش اکتبر ۱۹۷۲ وزارت خارجه اسرائیل درباره صادرات نظامی به دیکتاتوری آمده است: «صنایع نظامی اسرائیل (IMI) ۲۰.۹ میلیون دلار، صنایع هوافضای اسرائیل ۱.۳ میلیون دلار، شرکت سولتام (Soltam) ۱۶.۹ میلیون دلار، شرکت موتورولا (Motorola) ۱۲ میلیون دلار، شرکت تادیران (Tadiran) ۱۱.۳ میلیون دلار به ایران تجهیزات فروختند. وزارت دفاع اسرائیل نیز تجهیزاتی به ارزش ۷۰۰ هزار دلار فروخت.»
پیش بینی رژیم اسرائیل درباره فروپاشی رژیم پهلوی
«ایتای مک» نویسنده صهیونیست مقاله نوشت: اسرائیل به این باور رسیده بود که رژیم بی ثبات است. اندکی پس از سفر [گلدا] مایر [نخست وزیر وقت رژیم صهیونیستی] به تهران، در گزارش ۱۱ سپتامبر ۱۹۷۲ (شهریور ۱۳۵۱) وزارت خارجه اسرائیل اشاره شد: «ناآرامیهای اجتماعی (...) آشکار است و ثبات رژیم از طریق اقدامات قهری (پلیسی) حفظ میشود.»
«گلدا مایر» - چهارمین نخست وزیر رژیم اسرائیل
«ایتای مک» در ادامه آورد: چهار سال بعد، در تاریخ ژوئن ۱۹۷۶ (خرداد ۱۳۵۵)، اسرائیل به این فهم رسیده بود که شاه در موقعیت سختی قرار دارد.
«اوری لوبرانی» سفیر [وقت] اسرائیل در تهران (خرداد ۵۵) در تلگرافی نوشت:
"امروز احساس بسیاری از ایرانیان این است که شاه به سرعت در حال ضعیف شدن میباشد؛ روندی که قابل برگشت نیست و در نهایت منجر شکست شاه و تغییر جدّی در شکل حکومت ایران میشود. تخمین زمان [وقوع] دشوار است. ارزیابی شخصی من این است که این [مهم] طی ۵ سال آینده رخ خواهد داد. منطقی است که فرض کنیم سلطنت به انتهای خط میرسد و حداقل در گام اول، افسران نظامی زمام امور را برعهده خواهند گرفت. پرسش اصلی این است که چه کسی آنها را رهبری خواهد کرد و چه مسیری را در پیش خواهند گرفت."
لوبرانی اضافه کرد: "هرگونه تغییر در وضعیت حکومت به ضرر است. اسرائیل فعالیت گستردهای در ایران دارد که شامل «روابط پیرامون تامین نفت اسرائیل از ایران» است ... تعهدات مالی ایرانیها برای اقتصاد ما [اسرائیل] بسیار مهم است."
«اوری لوبرانی» آخرین سفیر رژیم اسرائیل در رژیم پهلوی
نویسنده مقاله نوشت: با گذشت زمان، اسرائیل به طرز فزایندهای نگران سرنوشت رژیم شاه میشود. دو سال بعد، «لوبرانی» روز ۱۴ آگوست ۱۹۷۸ (مرداد ۱۳۵۷) تلگرافی به وزارت خارجه [اسرائیل] در اورشلیم فرستاد و در آن تصویر سیاهی از آینده شاه ترسیم کرد.
سفیر [وقت اسرائیل در ایران] با «جعفری» معاون پلیس! (احتمالاً منظور از پلیس در واقع شهربانی و فرد مذکور هم تیمسار فضل الله جعفری است) دیدار کرده بود. لوبرانی نوشت: "جعفری بر این باور است که این وضعیت نمیتواند تا ابد ادامه پیدا کند و اگر حکومت اقدامات گستردهای در جهت تغییر نظام حکمرانی و اولویتهای آن انجام ندهد، رژیم فرو میپاشد. جعفری معتقد بود که شاه از وضعیت واقعی خود بی اطلاع است. جعفری گفت که رژیم در استفاده از ارتش اشتباه کرد و همین باعث تلفات زیادی شد."
بهترین گزینه رژیم صهیونیستی برای وضعیت انقلابی ایران چه بود؟
«ایتای مک» صهیونیست در ادامه نوشت: اسرائیل نمیخواست دژ خود را در ایران تحت هیچ شرایطی از دست بدهد. اسرائیل امیدوار بود که درصورت سرنگونی شاه یک رژیم نظامی جای او را بگیرد.
«یاول وِرِد» مدیر میز خاورمیانه وزارت خارجه اسرائیل ۳۰ دسامبر ۱۹۷۸ (۹ دی ۱۳۵۸) در تلگرافی نوشت: بهترین گزینه برای دولت اسرائیل «سرسختی شدید» از سوی ارتش و استقرار یک رژیم نظامی است.
«یاول وِرِد» در روز ۴ ژانویه ۱۹۷۹ (۱۴ دی ۱۳۵۷) در برآورد نوشت که اگر خمینی و حامیانش قدرت را به دست بگیرد، روابط با اسرائیل به پایان میرسد.
«ایتای مک» در پایان مقاله خود به مکالمه «موشه دایان» وزیر خارجه وقت و یکی از مشهورترین شخصیتهای نظامی تاریخ رژیم صهیونیستی با «هارولد براون» وزیر دفاع وقت آمریکا در دولت کارتر اشاره کرده است. «براون» سه روز بعد از وقوع انقلاب در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ به موشه دایان گفت:
«آمریکا درباره آنچه برای شاه رخ داد، احساس گناه نمیکند. شاه نتوانست یک طبقه مدیریتی ذیل خود ایجاد کند که شانه زیر بار مسئولیت بدهد. وقتی همه چیز در کشور در دستان شاه است، پس تنها مقصر [اوضاع] هم اوست. مشکل فساد هم وجود داشت. انقلاب در ایران به سطح توده مردم رسیده بود.»
انتهای پیام/