ماجرای لالایی خواندن خواهر شهید برای یک شهید گمنام
اقتصاد ایران: خواهر شهید حین روایتگری انقدر با صدای بلند گریه میکرد که همه را متوجه حال منقلب خویش کرده بود. پیکر برادرش برنگشته بود.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، 28 سال تشییع و خاکسپاری پیکر شهدای گمنام در اقصی نقاط کشور تصویر و خاطرات منحصر به فردی بر جای گذاشته است که در ذهن خیلیها تا ابد نقش بسته است. حماسههایی که خانواده شهدا خلق کردند و اشتیاق مردم برای زیارت و دیدار با شهدایی که آنها را نمیشناسند، اما قلبا به اعتقاداشان یقین دارند و به احترام ایثارشان حالا بر تربت پاک آنها بوسه میزنند.
تا کنون بیش از 45 هزار شهید مفقودالاثر دفاع مقدس پیدا شده که هویت قریب 35 هزار تن از آنان هم تاکنون شناسایی شده است. با کاوش حدود 2000 شهید دیگر کار تفحص پیکر شهدای دفاع مقدس به اتمام خواهد رسید. یعنی تا کنون حدود 10 هزار شهید، گمنام ماندهاند و با همین عنوان خاکسپاری شدهاند. و این اعداد میدان تشییع شهدا و حماسههای کوچک و بزرگی که در این میان خلق شده را بیشتر نشان میدهد.
ایمان یار احمدی راوی شهدا و دفاع مقدس است. او در مجالس بزرگداشت شهدا از سبک زندگی زندگی شهدا، نحوه شهادتشان و حماسه های گوناگون آنان روایتگری بسیاری داشته است. یار احمدی در گفتگو با تسنیم به یکی از خاطراتش در رابطه با مراسم تشییع و خاکسپاری پیکر مطهر شهید گمنام اشاره کرده و آن را چنین روایت میکند:
مراسم تشیع شهید گمنام بود و قرار بود پیکر شهید در مرکز کمیته امداد خاکسپاری شود. مشغول روایت از مادر یک شهید مفقودالاثر بودم که منتظر خبری از پیکر فرزندش است. حتی به اندازه تکه استخوانی. بین جمعیت خانمی آنقدر با صدای بلند حین روایتگری گریه میکرد که همه متوجه حال منقلب ایشان شده بودند...
آن خانم حین مراسم پیش من آمدند و گفتند خواهر شهید هستند و پیکر برادرشان برنگشته است. گفتند مادر روزهای آخر زندگی را سر میکند در حالیکه فرزندش هنوز مفقود الاثر است. خواهر شهید درخواستی داشت.
گفت میخواهد به نیابت از مادرش که روزهای آخر را سپری میکند چند لحظهای شهید گمنام را در آغوش گرفته و برای شهید لالایی بخواند. این درخواست را به این نیت داشت که زودتر پیکر برادرش نیز برگردد.
این اتفاق طبق خواست خواهر شهید انجام شد و شهید گمنامی که آن روز قرار بود تدفین شود را به دست ایشان دادیم. با چشمان اشکبار او را در آغوش گرفت. برادری که گمنام بود و خواهری که برادرش را گم کرده بود.
بعد از مراسم خاکسپاری آن خواهر شهید به قدری آرام بود که انگار برادر خودش را در آغوش گرفته بود و الان خود را خواهر آن شهید میداند. میگفت وقتی سبکی وزن شهید را حس کردم فقط آه کشیدم و شاید از لحظه ای که مادرم به جای علی اکبر با حجم علی اصغری برادرم رو به رو شود بیم دارم.
انتهای پیام/
ایران | ECO IRAN
ترکیه | Turkiye
آذربایجان| Azerbaijan
ترکمنستان|Turkmenistan
تاجیکستان|Tajikistan
قزاقستان |Kazakhstan
قرقیزستان |Kyrgyzstan
ازبکستان |Uzbekistan
افغانستان |Afghanistan
پاکستان | Pakistan
بانک مرکزی
بانک ملّی ایران
بانک ملّت
بانک تجارت
بانک صادرات ایران
بانک ایران زمین
بانک پاسارگاد
بانک آینده
بانک پارسیان
بانک اقتصادنوین
بانک دی
بانک خاورمیانه
بانک سامان
بانک سینا
بانک سرمایه
بانک کارآفرین
بانک گردشگری
بانک رسالت
بانک توسعه تعاون
بانک توسعه صادرات ایران
قرض الحسنه مهر ایران
بانک صنعت و معدن
بانک سپه
بانک مسکن
رفاه کارگران
پست بانک
بانک مشترک ایران و ونزوئلا
صندوق توسعه ملّی
مؤسسه ملل
بیمه مرکزی
بیمه توسعه
بیمه تجارت نو
ازکی
بیمه ایران
بیمه آسیا
بیمه البرز
بیمه دانا
بیمه معلم
بیمه پارسیان
بیمه سینا
بیمه رازی
بیمه سامان
بیمه دی
بیمه ملت
بیمه نوین
بیمه پاسارگاد
بیمه کوثر
بیمه ما
بیمه آرمان
بیمه تعاون
بیمه سرمد
بیمه اتکایی ایرانیان
بیمه امید
بیمه ایران میهن
بیمه متقابل کیش
بیمه آسماری
بیمه حکمت صبا
بیمه زندگی خاورمیانه
کارگزاری مفید
کارگزاری آگاه
کارگزاری کاریزما
کارگزاری مبین سرمایه